بهانه گفت و گوی جماران با سیدمحمدرضا خاتمی یک ادعای واهی بود. چند روز پس از آنکه فردی منتسب به جریان اصلاح طلبی مدعی شد: «خیلی از اصلاحطلبان بر خلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند.» نظر یکی از برجستهترین شخصیتهای جریان اصلاح طلبی را در این باره جویا شدیم. خاتمی در این گفت و گوی تفصیلی محور و اساس اقدامات اصلاح طلبان را دیدگاه ها و نظرات امام میداند و میگوید: «ما امام را پیش از آنکه انقلابی بدانیم، یک اصلاح گر و اصلاح طلب می دانیم.» امام پس از پیروزی انقلاب نگفت ارتش را نابود می کنم چون ارتش شاهنشاهی است، او ارتش را حفظ کرد. نایب رئیس مجلس ششم با تأکید بر این مسئله که مردم جریان اصلاحات را میشناسند و این گونه اظهارنظرها خدشهای به اصلاح طلبان وارد نمیکند، رفتارهای ناشایست برخی افراد پس از ارتحال حضرت امام(س) را دلیل عدم آشنایی افراد با امام حقیقی میداند. انتشار مشروح این گفت و گو در آن ایام میسر نشد و اینک در نخستین روزهای سی و هفتمین سال پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی متن گفت و گوی جماران با سید محمدرضا خاتمی در پی می آید:
درک کلی ای که شما از امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران دارید؛ چیست؟ اگر یک جوان امروزین بخواهد مختصات جایگاه شخصیت امام خمینی را در ذهن آقای دکتر محمد رضا خاتمی درک کند؛ نخستین گزاره ها و توصیفاتی را که می تواند این جایگاه را در ذهن شما مشخص کند برای ما بیان کنید.
اگر بنده بخواهم نه به عنوان یک مقلد، نه یک طرفدار امام و نه فردی که به امام علاقه عاطفی، ایدئولوژیک و سیاسی دارد؛ بلکه از منظری بیرونی به امام نگاه کنم، در نهایت به این نکته می رسم که امام با هر تعریف و در هر مسلک و مکتبی، به عنوان یک «رهبر تاریخ ساز بسیار مهم وتأثیرگذار»مطرح است به این معنا که در عرصه های مختلفی چون عرصه ملی، سیاست جهانی، و بین المللی تأثیرگذاری ایشان کم نظیر است و هنوز هم دامنه افکار امام و دامنه فعالیتی که ایشان انجام داد در سراسر جهان طنین انداز است.به عبارتی امام را باید جزء مهمترین رهبران جهان در قرن بیستم دانست که توانست جغرافیای سیاسی جهان را دگرگون کند و پایه گذار نظمی جدید در جهان شود هر جند آنچنان که باید و شاید منتج به تمام نتیجه ای که هدف امام بود نشد.
هیچ کس، نه از زمره مخالفان و نه در گروه موافقان ایشان، منکر چنین قدرت عظیم رهبری، کاریزما، قدرت نفوذ کلام، تدبیر زیرکی و هوشیاری امام نیست. امام به عنوان یک رهبر سیاسی، انسانی برجسته و کم نظیر بودند و این موضوع در واقع اصلی است که تمامی موافقان و مخالفان ایشان بر آن تاکید می کنند.
از این منظر واقعیت این است که امام خمینی در معنای امروزی کلمه، یک استراتژیست بی نظیر بود و از آن درجه ازهوشیاری و دوراندیشی برخوردار بود که توانایی شناخت و بهره گرفتن از ظرفیت ها، فرصت ها و تهدیدها را به خوبی داشت، از فرصت ها استفاده می کرد و تهدیدها را خنثی می کرد. این موضوع حتی در مسائل ساده تر نیز نمود پیدا می کرد. با وجود اینکه امام یک تریبون و میکروفون بیشتر نداشت اما واقعا توانست با کلام و رفتار خود یک ملت را به حرکت درآورد و مردمی ترین انقلاب جهان را پیش ببرد.
اگر بخواهید استدلالی مطرح کنید که تفاوت میان این مواضع به عنوان یک واقعیت با مابه إزای خارجی با یک دلبستگی مشخص شود، به چه نکته ای می توانید اشاره کنید؟
ما باید موفقیت یک رهبر را در دستاوردهای او بررسی کنیم. امام، نخستین دستاورد خود را ظرف مدت کمی به مردم ارائه کرد. آن دستاورد این بود که یک رژیم سر تا پا مسلح مورد حمایت تمامی قدرت ها را شکست داد. این دستاورد ملموس و قابل قبولی به شمار می رود.
ممکن است در مواردی برخی افراد قضاوت هایی داشته باشند که از پای درآوردن یک رژیم شاهنشاهی را نپسندند اما در هر صورت او این کار را انجام داد و از این منظر ایشان قدرت رهبری، قدرت بسیج توده ها و قدرت نفوذ در مردم را به گونه تحسین برانگیزی به نمایش گذاشت.